موشریفان (از عرب مشرف) ، یک نوع انداز در آسیای میانه، که به فایدة مشرف از دیشقانان رویانیده میشد. از عصر 13 تا غلبة روالوتسیة کبیر سوسیالیستی اکتبر جاری بود. مقدار انداز در جایشای مختلف گوناگون بوده، از هر خیرمة یک کارسان (قریب یک پود را تشکیل میکرد) غلّه میدادند. …
مفصلDaily Archives: 18.01.2018
موشریف میرزاقلندر اسفرگی
موشریف میرزاقلندر اسفرگی (سال تولد و وفات نامعلوم) ، مورخ، شاعر دربار و عملدار خان هوقند-عمرخان (1810-22). او با نام میرزای مشرف نیز مشهور بود. مشرف با سپارش عمرخان «ظفرنامه» فضلی نمنگانی را، که به تاریخ حکمرانی عمرخان بخشیده شده است، به نثر میگرداند. نام دیگر این اثر «تاریخ امیر …
مفصلموعین مصوّر
موعین مصوّر (سال تولد و وفات نامعلوم) ، مصوّر و خطّاط عصرهای 16-17 فارس-تاجیک، یکی از نمایندگان مکتب مینیتور اصفهان. صنعتهای نفیسرا ا و ول از صاحبهنران زادگاهش اصفهان و بعد از مصوّری مشهور زمانش pیزا عبّاسی آموخته است. معین مصوّر چند مدّت در کتابخانة سلطنتی صفویان همچون کاتب با …
مفصلموشریف
موشریف (ربی مدیر، سردار) ، شخص صاحبمنصب دربار، که همة مال و ملک امیر و اهل دربار آن را به حساب میگرفت؛ 2) سر-کاتب دفترخانة پادشاهی، که از بالای کاتبان حسابات نظارت میکرد؛ 3) ناظر به مال و ملک دیوان؛ 4) عملدار ادارة انداز.
مفصلموغ
موغ (لاتینی-magus، یون.-magos، از فارسی قدیمه-مگوش) ، مرتبة روحانی زردشتی را گویند، که پایینتر از موبدان میایستد؛ کاهن در دولتن ماد قدیم. با انتشار زردشتیه در غرب ایران موغها زردشت را پیغمبر خود شناختند. در زردشتیة ابتدایی موغها یک قطار تغییراتها درآوردند؛ تعلیمات زردشتیة زمان پرفیه و ساسانیان در ایران …
مفصلموشاهیدان دیپلماتی
موشاهیدان دیپلماتی، شخصانی (یا گروه شخصان) ، که دولت یا تشکیلات بینلخلقی برای مشاهدة کار کنفرانسهای بینلخلقی، تشکیلات و آرگنها، اینچنین برای مشاهدة اجرای شرط-نامه و قpopهای تشکیلاتهای بینلخلقی میفرستد، مشاهدان دیپلماتی در حالتهایی استفاده میشوند، که دولت منفعتدار به کار یگان کنفرانس، تشکیلات و آرگنهای بینلخلقی اعضا میباشد. مشاهدان …
مفصلموشاهیده
موشاهید، مشاهده (عربی -به چشم خود دیدن) ، ادراک بامرامیست، که پیوسته به مقصد و وظیفههای فعالیّت آدم صورت میگیرد. مشاهده تاریخاً همچون قسم ترکیبی عملیات محنت انکشاف مییابد، که به واسطة آن موافقت محصول محنت با نقشة ایدهآلی آن مقایسه کرده میشود. برابر مرکّب گردیدن واقعیت اجتماعی و عملیات محنتی …
مفصلموشالیها
موشالیها (caprifoliaceae) ، یک عایلة رستنیهای بتتگی (بعضاً پیچان) ، درخت نه چندان کلان، نیمبتّه و علفی دوپلّگی را گویند. برگ اکثر رو به رو جایگیرشده، بعضاً با اساسش یکجایه سبزیده، گل عادتاً دوجنسة اکتینامارفی یا زیگامارفی، غجوممیوه یا میوة دانکدار، بعضاً غوزمیوه دارند. 15-16 جنس (قریب 400 نمودر مشالیها …
مفصلموشفیقی
موشفیقی (تخلّص؛ نامش عبدالرحمان؛ 1525، بخارا-1588، همان جا) ، شاعر تاجیک. پدر او از مرو بوده است، بنا بر آن با نسبة «مروی» نیز یاد میشود. مشفقی در خردسالی از پدر یتیم مانده، در خذمت یک هنرمند بخارایی دورة مکتبخوانیش را به آخر رساند. سپس، مدرسرا تمام کرد. مشفقی در …
مفصل