موتنبّی ابوتّییب احمد ابن هوسین جوعفی (905، کوفه-965، عراق) ، شاعر عرب. از عایلة مشکاب. متونبّی از 12-سالگی به شعر-گویی cap کرده است. در دربار حاکمان سوریه، مصر، عراق و هلب همچون شاعر قصیدهسرا خدمت کرده است. برای شعرهای هجویاش دچار کینه و قصاص گردیده، کُشته شد. میراث ادبی متنبّی …
مفصلDaily Archives: 15.01.2018
موتران خلیل ابد و
موتران خلیل ابد و (1872، شهر بعلبیک، لُبنان-1949) ، شاعر و اومانیست عرب (لُبنان). موتران از سال 1900 «ال-مجلّت-ال-مصریه» و غیره. «ال-جوایب-ال-مصریه» را نشر میکرد. از سال 1935 راهبر تئاتر ملّی مصر بود. موتران با شکلهای عنعنوی نظم عرب قانع نشده، در قالبهای نوی اروپایی هم شعر مینوشت. موتران از …
مفصلموتلوّین
موتلوّین (عربی-رنگارنگ) ، شعریست، که به دو وزن یا زیاده از آن خوانده میشود. چندین غزلهای مشهور استادان بزرگ نظم کلاسیکی فارس-تاجیک سعدی، حافظ، سییدا و دیگر در دو بهر نوشته شدهاند. مثلاً، این غزل سعدی (مطلعش: ای باد بامدادی، خوش میروی به شادی، پیوند روح کردی، پیغام دوست دادی) …
مفصلموتلقیت
موتلقییت (از عربی-کامل؛ آزاد) ، یک شکل ادارهکنی مانرخ در روسیه، که حقوقهای عالی قانونگذاری (تصدیق لایحة قانونها) ، ادارهکنی (تعیین و از کار خارج کردن شخصان عالیرتبه، راهبران مؤسسه و آرگنهای ادارهکنی مرکزی محلی، فرماندهان عالی ارمیه و فلات، مدیران ادارههای مالیه و غیره) و سود عالی (تصدیق حکمنامه، …
مفصلموتداریک
موتداریک (عربی-دریافتن، درک دادن، پیوستن) ، نام یکی از بخرهای اصلی (سالم) عروض. این بهر را برای آن موتداریک مینامند، که رکنهای وتد و سبب آن را بعدتر یافته، به ارکان دیگر همراه نمودند. موتداریک را ابوالحسناخفش بلخی (وفات 830/33) اختراع نمود. موتداریک در بین عروضیایه با نامهای رکزولخیر (سرعتناک) …
مفصلموتریبی
موتریبی (1558، سمرقند-1629، هندوستان) ، نام اسلیاش سلطانمحمّد، شاعر و تذکرهنویس تاجیک. مطربی تخلّص اوست. شاگرد نثاری بخارایی. اساساً در سمرقند و بخارا تحصیل کرده، بعد به هندوستان رفته است. همچون شاعر و مطرب شهرت کلان داشته است. سرچشمهها مطربی را صاحبدیوان میشمارند، ولی دیوان او تا حال پیدا نیست. …
مفصلموتگینیز
موتگینیز (از لاتینی mutatio-تغییریابی و… گینیز) ، پراسیسّ تغ-ییریابی ارثی-موتسیّه را گویند، ن از تأثیر شرایطهای طبیعی (خود از خود) یا عاملهای گوناگون فیزیکی یا شیمیایی موتگینها به وجود میآید. اساس موتگینیز را تغییریابی مالیکولههای کیسلاتههای نوکلیت، که نگهدار و ناقل اخبار ارثی میباشند، تشکیل میدهند. این تغییریابی چون موتسییم …
مفصلموتاریکه
موتاریکه، موتارکه (عربی-صلح موقتی) ، موافق سازشنامة طرفهای جنگکننده موقتاً قطع نمودن عملیات حربی. متارکه عمومی و محلی میشود. در حالت اوّل عملیات حربی در تمام میدان جنگ قطع میگردد. شرطنامة متارکه را سرفرماندهان با وکالت دولتهایشان امضا میکنند. عادتاً متارکة عمومی آغاز بستن شرطنامة صلح میبا-شد. متارکة محلی در …
مفصلموتواتیر
موتواتیر (عربی-پی هم آینده؛ تاردار، سیمدار) ، افادة سازهای موسیقی تاری (یا خود زهی) در رسالههای قدیمی موسیقی. از روی تصنیفات ابن سینا به سازهای متواتر بربط، تنبور، شاهرود، زولنقا و غیره داخل میگردند. ه. نظاماو.
مفصلموتایبه
موتایب، م و ت آ یه ب a (عربی-شوخی، خوشگویی) ، تصویر حادثههای خندهآور حیات، عملیات و فعالییگت هزلآمیز شخصان علیحده در ادبیات بدیعی. مطایبه با هجو خیلی قرابت دارد، ولی در میان هجو و مطایبه تفاوت زیاد است. در مطایبه تمسخر تند و تیز و استهزا دید نمیشود. حادثه …
مفصل